جهت بهره مندی از شبکه ارتباطی منتورینگ مرکز نوآوری همیار دانش بنیان و اخذ مشاوره، به صفحه منتورهاب مراجعه نمایید.

بلاگ هوش مصنوعی مقالات هوش مصنوعی هوش مصنوعی مولد: شریک استراتژیک یا حباب سوداگرانه؟

هوش مصنوعی مولد: شریک استراتژیک یا حباب سوداگرانه؟

هوش مصنوعی مولد: شریک استراتژیک یا حباب سوداگرانه؟

چگونه کسب‌وکارها می‌توانند از انقلاب هوش مصنوعی جان سالم به در ببرند و پیروز شوند

در دنیای کسب‌وکار، هر چند سال یک‌بار، یک موج فناوری جدید از راه می‌رسد که وعده‌ی تغییر همه‌چیز را می‌دهد. امروز، آن موج «هوش مصنوعی مولد» (Generative AI) است. از اتاق‌های هیئت‌مدیره گرفته تا استارتاپ‌های نوپا، همه از این حرف می‌زنند که چگونه این فناوری قرار است بهره‌وری را به اوج برساند، خلاقیت را دموکراتیزه کند و مدل‌های کسب‌وکار را از نو بسازد. این هیجان بی‌دلیل نیست؛ ظرفیت هوش مصنوعی مولد برای خودکارسازی وظایف تکراری، تولید محتوای بازاریابی، تحلیل داده‌های پیچیده و ارائه خدمات مشتری شخصی‌سازی‌شده، انکارناپذیر است.

اما در میان این هیاهوی خوش‌بینانه، صدایی آشنا به گوش می‌رسد؛ صدایی که پژواک حباب‌های فناورانه‌ی گذشته است. لحظه‌ای فرا می‌رسد که متوجه می‌شوید کیف پولتان خالی شده است. محصولی که خریده‌اید، بی‌کیفیت است و شرکتی که از آن خرید کرده‌اید، ناپدید شده است.

ما به عنوان یک جامعه‌ی کسب‌وکار، در حال نزدیک شدن به این لحظه با هوش مصنوعی هستیم. این یک حباب است؛ یک فریب الگوریتمی زیبا که اگر جزو حلقه‌ی خودی‌ها نباشید، شما استراتژی خروج آن‌ها خواهید بود.

نمی‌خواهم کسی را از هوش مصنوعی بترسانم، بلکه می‌خواهم قطب‌نمایی برای عبور هوشمندانه از این سرزمین پر از وعده و خطر در اختیارتان بگذارم.

پژواک حباب‌های گذشته: چرا این بار هم باید محتاط بود؟

این اولین بار نیست که در چنین موقعیتی قرار می‌گیریم. حباب هوش مصنوعی، تنها جدیدترین نسخه‌ی پیش‌گویی‌های فناورانه است.

دهه‌ی ۹۰ و حباب دات‌کام:

به یاد دارید که اگر فقط یک .com  به انتهای نام شرکت خود اضافه می‌کردید، سرمایه‌گذاران به شما پول می‌دادند؟ شرکت‌هایی مانند Pets.com میلیون‌ها دلار برای تبلیغات خرج کردند در حالی که مدل کسب‌وکارشان هیچ منطقی نداشت. وقتی حباب ترکید، تریلیون‌ها دلار از بین رفت.

دهه‌ی ۲۰۱۰ و چاپ سه‌بعدی:

قرار بود همه‌ی ما روی میز خود یک چاپگر سه‌بعدی داشته باشیم و هرچه می‌خواهیم بسازیم. این رؤیای شیرین حدود هجده ماه دوام آورد تا اینکه مشخص شد کسی واقعاً نمی‌خواهد صندل‌هایش را خودش چاپ کند. سهام شرکت‌ها سقوط کرد و روایت از بین رفت.

رمزارزها و NFTها:

قرار بود ارزهای دیجیتال دنیا را آزاد کنند، اما در نهایت به ابزاری برای سفته‌بازی تبدیل شدند. NFTها نیز که «رسیدهایی برای چیزهایی که مالکشان نیستید» نامیده می‌شدند، نمونه‌ی دیگری از هیجان بی‌اساس بودند.

نقطه‌ی مشترک تمام این حباب‌ها یک چیز است؛ «روایت بر واقعیت غلبه می‌کند». سرمایه‌گذاران خطرپذیر و بنیان‌گذاران اولیه، با تبلیغات گسترده، رؤیایی بزرگ را می‌فروشند و ارزش‌گذاری‌ها را به شکل مصنوعی بالا می‌برند. هدف نهایی بسیاری از آنان نه ساخت یک کسب‌وکار پایدار، بلکه رسیدن به «نقدینگی خروج» (Exit Liquidity) است؛ یعنی فروختن سهام خود در اوج قیمت به سرمایه‌گذاران بعدی (که بیشتر کسب‌وکارهای دیگر یا عموم مردم هستند) و خارج شدن از بازی قبل از فروریختن همه چیز.

هوش مصنوعی «هوشمند» نیست، «محتمل» است

بزرگترین سوءتفاهم درباره‌ی هوش مصنوعی مولّد این است که آن را یک «مغز» مصنوعی می‌دانیم. اما این فناوری «هوشمند» نیست؛ بلکه یک تردستی آماری است که با متن‌های پیش‌بینی‌کننده کار می‌کند. این ماشین‌ها کلمات را می‌فهمند، اما معنای پشتش را درک نمی‌کنند. آن‌ها زبان را بازتولید می‌کنند، نه اینکه آن را بفهمند.

این محدودیت، پیامدهای تجاری جدی دارد؛ اولین پیامد توهم‌زدن این ماشین‌هاست. هوش مصنوعی می‌تواند با اعتمادبه‌نفس کامل، اطلاعات کاملاً غلط یا بی‌معنی تولید کند. تصور کنید که ربات چت خدمات مشتری شما به یک مشتری دستورالعمل اشتباهی برای تعمیر یک محصول بدهد. این یک فاجعه‌ی اعتباری و قانونی است. این ماشین‌ها گاهی خیلی صادقانه و مطمئن اشتباه می‌کنند. این امر می‌تواند کارمندان را به تصمیم‌گیری‌های غلط بر اساس داده‌های نادرست سوق دهد. کسب‌وکارها در حال استقرار یک فناوری نابالغ در مقیاس وسیع هستند و تعجب می‌کنند که چرا خروجی آن گاهی بی‌معناست.

تبدیل هوش مصنوعی به یک شریک استراتژیک

با تمام این هشدارها، آیا باید هوش مصنوعی را نادیده بگیریم؟ قطعاً نه. این فناوری یک ابزار قدرتمند است، به شرطی که بدانیم چگونه از آن استفاده کنیم. شرکت‌های موفق آن‌هایی نخواهند بود که کورکورانه به دنبال مد روز می‌روند، بلکه آن‌هایی هستند که رویکردی استراتژیک و منتقدانه اتخاذ می‌کنند.

هوش مصنوعی را برای خود هوش مصنوعی به کار نگیرید. ابتدا ببینیم مشکل مشخص و واقعی در کسب‌وکار ما چیست و آیا هوش مصنوعی می‌تواند آن را سریع‌تر و ارزان‌تر حل کند؟ آیا به دنبال بهبود پیش‌نویس‌های اولیه ایمیل‌های بازاریابی هستیم؟ خب عالی است. می‌خواهید خلاصه‌ای از گزارش‌های طولانی تهیه کنید؟ فوق‌العاده است. اما از آن برای تصمیم‌گیری‌های استراتژیک نهایی استفاده نکنید.

موفق‌ترین مدل پیاده‌سازی هوش مصنوعی، مدل «کمک‌خلبان» (Co-pilot) است. هوش مصنوعی باید توانایی‌های ما را تقویت کند، نه اینکه جایگزین قضاوت انسانی شود. یک نویسنده می‌تواند از آن برای ایده‌پردازی استفاده کند، یک برنامه‌نویس برای پیدا کردن خطا در کد و یک تحلیلگر برای مرتب‌سازی داده‌ها. اما کلمه‌ی نهایی و مسئولیت همیشه با انسان است.

نگذاریم هوش مصنوعی بدون نظارت کار کند، به‌ویژه در حوزه‌هایی که با مشتریان یا اطلاعات حساس سروکار دارند. همیشه یک فرآیند بازبینی انسانی برای خروجی‌های آن در نظر بگیرید. این کار از بروز خطاهای پرهزینه جلوگیری می‌کند.

در نهایت اینکه، به جای سرمایه‌گذاری‌های کلان و کورکورانه، پروژه‌های آزمایشی کوچکی را تعریف کنیم. تأثیر واقعی هوش مصنوعی را بر یک بخش کوچک از کسب‌وکار خود بسنجیم. آیا واقعاً باعث صرفه‌جویی در زمان می‌شود؟ آیا کیفیت بهتر شد؟ تنها پس از دیدن نتایج ملموس، به فکر گسترش آن باشید.

از قربانی بودن در حباب پرهیز کنید

انقلاب هوش مصنوعی مولّد غیرقابل انکار است، اما حباب پیرامون آن نیز همین‌طور. شما شاهد یک انقلاب نیستید، بلکه در حال مشارکت در طرح خروج دیگران هستید. این حباب خواهد ترکید، نه به این دلیل که هوش مصنوعی قدرتمند نیست، بلکه به این دلیل که کسانی که آن را می‌فروشند، به کارکرد آن اهمیتی نمی‌دهند، بلکه فقط به چیزی که می‌توانند آن را بفروشند، اهمیت می‌دهند. برای همین هم در بسیاری از مواقع با اغراق‌ها و کلی‌گویی درباره‌ی برخی محصولات مواجه می‌شویم.

باید از هیاهوهای تبلیغاتی و بازاریابانه گذر کنیم. در عوض خوب است بپرسیم: «این فناوری چگونه می‌تواند یک مشکل واقعی را برای من حل کند؟» و «چگونه می‌توانم خطراتش را مدیریت کنم؟»

شرکت‌هایی که در این دوران جدید پیروز می‌شوند، نه شیفتگان فناوری، بلکه استراتژیست‌های واقع‌بین خواهند بود. آن‌ها هوش مصنوعی را نه به عنوان یک معجزه، بلکه به عنوان یک ابزار قدرتمند اما ناقص به کار می‌گیرند و با ترکیب آن با بهترین دارایی خود یعنی هوش، قضاوت و خلاقیت انسانی، مزیت رقابتی پایدار خلق خواهند کرد.

منبع: نشریه نوآورد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین اخبار و مقالات

مردم چگونه از چت‌جی‌پی‌تی استفاده می‌کنند؟
مقالات هوش مصنوعی

مردم چگونه از چت‌جی‌پی‌تی استفاده می‌کنند؟

"دستیار آزمایشگاه" هوشمند: هوش مصنوعی در خدمت تسریع و دقت تحقیقات علمی
مقالات هوش مصنوعی

“دستیار آزمایشگاه” هوشمند: هوش مصنوعی در خدمت تسریع و دقت تحقیقات علمی

مهندسی پرامپت در عصر هوش مصنوعی عامل‌ محور
مقالات هوش مصنوعی

مهندسی پرامپت در عصر هوش مصنوعی عامل‌ محور

اشتراک گذاری: