چندی پیش کتاب THE NETWORK STATE توسط دوستی به من معرفی شد که پس از خواندن آن، طرح کلی اش بسیار جذاب به نظر می آمد: بیاید به جای درگیری با دولت ها و به جای اینکه بخواهیم ساختار های معیوب را اصلاح کنیم، کشور هایی را موسوم به مدل دولت شبکه ای راه بیندازیم.
دولت شبکه ای، طبق تعریف بالاجی نویسنده کتاب، کشور هایی اند که ارز و یک فرمان اخلاقی مخصوص به خود را دارند و به جای اینکه تنها به یک نقطه خاص از نقشه محدود باشند، به صورت زمین های تکه تکه در جا های مختلف دنیا، توسط افراد مختلف آن دولت خریداری شده و با استفاده از بلاک چین به هم دوخته می شوند.
طرح کلی کتاب به همین موضوع می پردازد که می توانید خلاصه ۱۰۰۰ کلمه ای آن را از همیارهاب بخوانید اما تفسیر زیربنایی آن، خبر از ظهور یک فلسفه سیاسی جدید می دهد که مدت ها پیش از آشنایی با این کتاب از طریق نشانه هایی مدام به آن فکر می کردم، اما کلید واژه درستی با آن چیزی که در ذهن داشتم جهت تعریفش پیدا نکردم و به همین دلیل به مدلی آن را تکنو لیبرالیسم نامیدم.
البته در حال حاضر تکنو لیبرال واژه از پیش موجودی است، اما معنایی به این معنایی را که شاملش می کنم ندارد و صرفا چند تعریف محدود از ترکیب فناوری، بازار و فلسفه لیبرالیسم دارد.
در جایی از کتاب به سه مفهوم خدا، دولت و شبکه می پردازد و می گوید که قرن بیست و یکم، قرن جدال لویاتان (هیولای) دولت با لویاتان شبکه خواهد بود و تا زمانی که یک کدام بر دیگری استیلا یابد این جنگ، ادامه خواهد داشت. در حال حاضر گاهی اوقات دولت بر شبکه پیروز می شود و گاهی بالعکس.
اگر قرن نوزده و بیست میلادی قرن، افراد انقلابی بود که بر علیه نظم موجود شورش کردند اما نسخه قرن بیست و یکمی آن، دیگر راه نجات را در دولت یا خلع آن نمی بیند بلکه راه نجات را در فرار از آن می بیند.
هر کارآفرینی با ایجاد یک استارتاپ علیه نظم موجود شورش می کند و پناهندگان خود را در قالب کاربر / مشتری، که دولت یا آن شرکت بزرگ وعده داد بود که با ماندن زیر نظمش مشکل خود را برطرف می کند اما نتوانست، به سمت مسیر امن و سرزمین موعود جدید (استارتاپ) هدایت می کند.
به همین دلیل کارآفرینان نباید از بزرگی رقبای خود بترسند بلکه باید به آن توجه کنند که شدت نفرت آن چند نفر پذیرنده اول که از نظم و محصول موجود خسته شده اند چقدر زیاد است. هر چقدر شدت نفرت و افراد دارای آن در ابتدا بیشتر باشد، سرعت پذیرش بیشتر است. بسیار از تغییرات اخیر زندگی ما از اینترنت (راه خروج بسته بودن مرزها توسط دولت ها)، کریپتو (راه خروج کنترل پول توسط دولت ها)، گوشی هوشمند و پیام رسان ها (راه خروج ارتباط توسط دولت ها و اپراتور های بزرگ) و حتی Chatgpt خود راه خروج تعدادی از کاربران عصبانی از سرچ بد گوگل بود که به سرعت پذیرفته شد.
منبع: استارتاپ لب